من عاشق آزادی ام, به همین دلیل است که چیزهایی را که دوست دارم آزاد رها می کنم
اگر آنها برگردند, به این خاطر است که من دل آنها را فتح کردم.
اگر بر نمیگردند, به این خاطر است که من هیچ وقت آنها را نداشتم.
+ چنان رسم زمان از یادها بردهست نامم را
که دیگر کوه هم پاسخ نمیگوید سلامم را
به خون غلتیدهام در زخم خنجرها و با یاران
وصیت کردهام از هم نگیرند انتقامم را
قنوتم را کف دست شراب انگاشتند اما
من آن رندم که پنهان میکنم در خرقه جامم را
سر سجادهام بودم که گیسوی تو در هم ریخت
نظرهای حلال و آرزوهای حرامم را
فراموشی حریری از غبار افکنده بر سنگی
از این پس مینوازد عطر تنهایی مشامم را
#فاضل_نظری
درباره این سایت